42
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ق.ظ
پسرمون تازه بدنیا اومده بود .. همسر من و نی نی رو با هواپیما فرستاده بود اهواز. مدام استرس داشتم که بلد نیستم کاراشو بکنم. بابا هنوز ندیده بودش. مامان بغلش میکرد. سفید بود و وقتی نگاهش میکردم بنظرم میومد چشم و ابروش به من رفته. مامان جامو انداخته بود توی پذیرایی. من دراز کشیده بودم. نی نیِ چند روزه دمر میشد :/ و می خندید :) بابا از سرکار اومد. بغلش میکرد و ذوقشو میزد.
تا همینجا متوقف شد. برای دومین بار خواب دیدم پسر دار شدیم. جالبه که اسم هم نداشت صداش میزدیم نی نی و بچه :)) یه سرچی کردم دیدم تعبیرش خوشبختی و اینجورچیزاست. و معمولا جنسیت در واقعیت خلاف خواب هست. یعنی قراره دختردار بشیم؟ :)) هرچند آنچنان به تعبیرخواب معتقد نیستم اما ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود
+ چند وقت پیش خواب دیدم مامان پسر آورده -_- بعد همه ی کاراش با من بود .. خودم به تنهایی رفتم دنبال گرفتن شناسنامه ش و اینا ! مامان میگه تعبیرش این بود که داماد دار شدم. دامادم مثل پسر می مونه :))
+ زندایی بارداری سومش رو میگذرونه. دو تا پسر داره. به خودش نگفتم اما خواب دیده بودم پسر دنیا اورده. و چقدرم شبیه پسر اولش بود. همه مون دلمون میخواد نی نی شون دختر باشه. حالا دنیا بیاد ببینم خوابام چقدر با واقعیت منطبقه :))