این وسط ×ف× را کجای دلم بگذارم که دستور قیمه بادمجان از من میخواهد؟!!
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ب.ظ
بچه ها-بچه های دانشگاه را میگویم- اکثرا میپرسند سخت نیست؟ خونه داری و درس و ؟ وقت میکنی؟ میگویم آنقدرها هم سخت نیست. یعنی بود. آن اوایل. تنظیم کردن کارهای خانه با درس خواندن زمان برد. اما الان نه. نسبتا از وضع موجود راضی ام. و اصلا اعتقادی به این که مجردها می توانند وقت بیشتری را به درس اختصاص بدهند ندارم! چون نمی دهند! فردی که بیشتر از همه ی ما درس میخواند یک خانم است با دو تا بچه ی کوچک. قبول، مجردها وقت بیشتری دارند. مسئولیت یک خانه به عهده شان نیست. اما به گمانم آنقدر غرق افکارشان هستند که درس را بی خیال میشوند. خودم هم، هنوز حتی، مسیر خانه تا دانشگاه و بالعکس را، تنهایی، آنقدر فکر میکنم که ظرفیت مغزم تمام میشود. منتها جنس دغدغه های یک متاهل و مجرد متفاوت است. و شاید حتی هدف و نگاهی که به درس دارند. هستند متاهل هایی در همین کلاس خودمان با سن های نسبتا بالا که فقط بخاطر مدرک آمده اند. قبول. ولی عموما انسان در شرایط سخت بهتر عمل میکند. همین فردا که امتحان داریم، باور کنید نمرات متاهل ها با تمام شرایط نسبتا سخت تر شان، بهتر از مجرد ها خواهد شد !
نه این که بخواهم دو تا فرقه ی مجرد و متاهل راه بیندازم ها! خودم که ارتباطی با متاهل های کلاس ندارم. مگر همسن و سال های خودم. آن هم نه به اندازه ی دوستی ام با مجردهای کلاس.
حرفم این است که شرایط به مراتب فشرده تر، آدم را قوی تر میکند. نه؟
- ۹۵/۰۱/۲۹