مهمون داری
چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ب.ظ
خب .. در مورد پست قبل باید بگم که همه چی عالی پیش رفت :) برنامه ی مهمونامون تغییر کرد و نزدیک اذان ظهر اومدن. قرار بود زودتر بیان البته. دخترخاله دو ساعت قبلش اومد پیشم و همین که کسی کنارم بود خودش کمک بزرگی بود. شربت آلبالو با کیک خودم پز پذیرایی کردم و ژله بستنی که صبح آماده ش کردم. و کمی هم پفک و اینا. گیلاس هم توی برنامه بود که مهمونا عجله داشتن و وقت نشد. دورهمی کوچیک خوبی بود. خوشحال شدم عمه و دخترا رو دیدم. رفتن و من و دخترخاله ناهار میخوردیم که پیشنهاد شد بریم باغ نگارستان. ما هم از خدا خواسته پوشیدیم و تا دقایقی پیش اونجا بودیم.
+تصور این که دخترخاله تا شش ماه دیگه ممکنه از تهران بره منو دیوونه میکنه :( تنها کسیه که همسن منه و باهاش رفت و آمد داریم و مثل دو تا خواهریم. رفت من چیکار کنم ؟ :((((
- ۹۵/۰۵/۱۳