در انتظار مهمان ها
جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۴ ب.ظ
از چهارشنبه دارم مقدمات مهمونی امروز رو آماده میکنم!
یعنی هلاکِ هلاکم.
تازه خوبه هرکس قراره با ناهار خودش بیاد :|
وجدانا مهمونی دادن با بچه کوچیک چقدر سخته و نیاز به کمک داره!
بیست و پنج نفر بودیم که چندنفر امروز انصراف دادن :|
الانم همسر و دخترک با کالسکه رفتن همین اطراف پوشک و دوغ بخرن :))
تمام وسایلو چیدم روی میز آماده.
خیلیم گرسنه هستم :))
هفته ی پیش با خانواده همسر پارک بودیم، امروزم که اینجان.
خانواده خودم شاکی شدن که چرا کم میایید :|
حالا ما در طول هفته خیلی میریم پیش شون..
اینم از معایب خانواده کم جمعیت..
یه روز که نبینن مون دلخور میشن :(
اونم نه ما رو ها ! فقط نوه شونو میخوان :|
خلاصه که اینم جزو امتحانات الهی ماست :)
من از الان استرس عید رو دارم که عروسی داریم تهران و نمیتونیم با خانواده همسر باشیم.
خدایا لطغا جنگ جهانی راه نیفته!
- ۹۸/۰۹/۱۵