دلتنگ توام..
چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۲ ق.ظ
مدتی ست،
نه گریه
نه غر
نه دعوا
هیچ کدام آرامم نمی کند..
در سکوت شب..
می نشینم با خدا حرف میزنم.
خیلی راحت..
خیلی صمیمی..
گاهی اشک هایم می ریزند..
گاهی شرمم می شود از یک چیزهایی گله کنم..
گاهی امیدم پررنگ میشود..
و همیشه،
حالم خوب.
.
دلم اعتکاف میخواهد..
سه روز در مسجد..
بی خیال دنیا و مصیبت هایش..
در بغل خود خدا..
در حال عبادت..
آخ که چقدر می چسبد..
- ۹۹/۱۰/۰۳