تنهایی امشب
دوشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۰۱ ب.ظ
بینهایت خسته م.. اوضاع جسمیم داغونه و اوضاع روحیم هم.. از دیشب با همسر به بدترین شکل ممکن رفتار کردیم و فقط گریه بود و خشم.. الان هم رفت یه سفر فوری و یهویی و من امشب با دخترک تنهام. دوست داشتم قبل رفتن کمی دلمو گرم کنه. اما در جواب من چیزی نگفت و همین سکوتش قابلیت اینو داره که تا صبح اشکمو دربیاره.. تصمیم دارم بخوابم و استراحت کنم تا حالم بدتر نشه. و واقعا نمیدونم بعدش قراره چی بشه.. هیچ تصور مثبتی ندارم و فقط سیاهی میبینم. کاش یه معجزه ای میشد و همه چی خوب میشد. اصلا حال ساختنشو ندارم. بار روانی که رومه خیلی زیاده و خارج از توانم. دلم یه رفتار رمانتیک از همسر میخواد که قضیه جمع شه اما میدونم همچین چیزی محاله :|
- ۰۱/۰۵/۲۴