فاصله
اینجور مواقع اون ازم دوری میکنه و من برعکس دوست دارم کنارم باشه و وقتی که نیست شدیدا بهم میریزم.. درست مثل دیشب که نیومد خونه و حسابی حالم بد بود
الان زنگ زد حرف زدیم و کمی آروم شدم
وقتی که نیست حس میکنم دارم از دستش میدم
ولی اون احتمالا حالش بهتر میشه
دخترک رو فرستادم آب بازی تا کمی تنها باشم..
دوست دارم هروقت حالم بد شد زنگ بزنم به مشاور و باهاش حرف بزنم. دیشب تماما از او گفتیم و به حال خودم هیچ اشاره ای نکردم.. وقتی که جلسه تموم شد و خیالم راحت شد که مشکلات راه حل دارن، انگار تازه متوجه حال خودم شدم و دوست دارم این دفعه برای خوب شدن حالم برم پیش مشاور.فکرمیکردم توی اتاق شماره سه قراره حرفامو با اشک بزنم.. اما همین که وارد کلینیک شدم رنگ سبزش منو جذب کرد و آروم شدم.
ازش خواستم یه سر به خونه بزنه و کمی کنارم باشه تا آروم بشم. هرچند دیشب هم گفته بود میاد اما نیومد.. اصلا حوصله آشپزی و کارای خونه رو ندارم..
به تشخیص مشاور وقت روانپزشک گرفتم برای دوشنبه شب. امیدوارم هرچه زودتر این سردی رابطه مون خوب بشه. بی توجهی برام غیرقابل تحمله و دارم به این فکرمیکنم که شاید خودمم دارو لازمم تا این مدت بگذره..
کاش تو زندگیم یکی رو داشتم مثل مشاور.. هروقت میخواستم بهش زنگ میزدم و اون بلد بود اینقدر خوب منو بشنوه.. بدون قضاوت و خشم.. بدون اینکه چیزی رو خراب کنه.. فقط میشنید و همدلی میکرد و نگران نمیشد و کمک میکرد همه چی درست بشه..
- ۰۱/۰۷/۲۸
درکت میکنم... ولی گاهی یکم فاصله همه چیو بهتر میکنه
آقایون باید یه مدت برن توی خودشون تا بعد روابط بهتر بیرونی داشته باشن، و این برای ماها همیشه غیرقابل فهمه... غیرقابل تحمله
به خدا بسپار
درست میشه انشاءالله🌹