یک طرفه
الان جایی وایسادم که حس میکنم رابطه مون یک طرفه ست. این منم که دارم از همه ی وجودم برای بهبود زندگی مایه میذارم و اون؟ حتی یکی از چیزایی که خواسته بودمم انجام نداده. من خیلی تغییر کردم و شدم چیزی که اون دوست داره(با فراموش کردن خودم فرق میکنه) ولی اون حتی یک قدم هم برنداشته و این خیلی دلسردم میکنه. خیلی تغییر کرده. روحیه ش فوق العادس امااا اینها چیزایی بود که از اول باید میبود نه الان بعد هفت سال که تازه داره اتفاق میفته. یعنی من تازه دارم با یک مرد با روحیه سالم و معمولی زندگی میکنم و خب این حق طبیعی منه! هرچند هرروز بابتش شکرگزارم ولی هنوز اون چیزی که من میخواستم نشده.. من شدم ولی اون فقط وعده شو داده و من ناامیدم از اینکه اتفاقاتی که دوست دارم بیفته.. دوست دارم اینا رو به مشاور بگم و اون یکم حتی بترسونتش از اینکه اگه میخوای زندگیتو نگه داری پس بسم الله شروع به تغییر کن.. خودم بارها بهش گفتم این مسائل برای من خیلی مهمه و من نمیتونم باهاشون کنار بیام و باید تغییر کنه اما هیچ تغییر رفتاری ندیدم..
شاید نفهمیده باشید چی نوشتم اصلا.. ولی در همین حد میتونستم و باید اینجا مینوشتم چون هیچکس از جزییات خبر نداره و با نوشتنشون کمی آروم میشم.