روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سخن اینست که ما بی تو نخواهیم حیات ..

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۱ ب.ظ
یک دوستی در اینستاگرامش نوشته بود : "قلبم تیر میکشه و نمیذاره بخوابم. و من فکر میکنم به حسین بعد از خودم" پسرش را میگفت که چندماهی از یک سالگی اش میگذرد. میدانید .. آدم بعد از ازدواج یک جور ِ ناجوری به این دنیا وابسته میشود. هیچ نمیتواند تصور کند روزی، دقیقه ای بدون همسرش زنده بماند. و این وابستگی خاصیت عشق است و انکار ناپذیر. از یک جایی به بعد، آنقدر خاطرات خوب داری که رها کردن شان غیرممکن میشود. دوست داری تا ابد بمانی و امتداد لذت هایت را به چشم ببینی. حالا تصورش را بکنید، مادر که شدی چقدر این دل کندن سخت تر میشود. هر چه بیشتر میگذرد، هرچه تعلقات ات گسترده تر و دوست داشتی تر میشوند رفتن سخت تر میشود. تا جایی که حتی از فکرش هم دوری میکنی. دیگری کامنت گذاشته بود : "بعد ریحانه (دخترش) وابستگیم به دنیا صد برابر شده .. لجم در میاد .. خیلی عزیزن .. بیچاره مون میکنه عشق شون"
دیده اید بعضی وقت ها آنقدر مشتاقانه منتظری که با خودت میگویی " یعنی میشه من زنده باشم و اون روزو ببینم؟" و بعد عاجزانه از خدا میخواهی چند روزی عمرت را کش بدهد تا طعم شیرین رسیدن را بچشی. اما .. واقعیت این است که هر انسانی " ناکام " میمیرد. حتما دیده یا شنیده اید که فلانی منتظر تولد نوه اش بود یا قرار بود هفته ی دیگر برود کربلا و یا تازه دانشگاه قبول شده بود. همین است. هر انسانی در هر مرحله ای منتظر مرحله ی بعدیست. اما نکته اینجاست که مرگ منتظر نیست تا انسان تمام کارهایش را به اتمام برساند و بگوید خب مرگ بیا و مرا در بر بگیر ! من آماده ام. ما هیچ وقت آماده نیستیم. هرچه میگذرد، بیشتر میخواهیم بمانیم و یکی از همین روزهاست که میرویم. برای همیشه.
+عنوان از حافظ.
  • ۹۵/۰۳/۰۷
  • بنتُ الهدی

نظرات  (۲)

سلام

بزرگی میگفت، آدم باید پاسپورتش همیشه تو جیبش باشه.. مثل شهدا..

و چند روز پیش، وقتی بهشت زهرا بودم.. قطعه ی 308، وقتی دیدم لحظه به لحظه فرد جدیدی رو دفن میکنن.. این حرف همش میومد تو ذهنم..

اما من کجا.. و پاسپورتم کجا.. :(
پاسخ:
هی ..
ایشالله یه عمر با برکت و با عزت در کنار همسر محترمت داشته باشى و نى نى عزیزى قسمتتون بشه که شاهده به ثمر نشستنش باشى
به زندگى،بیشتر از مرگ فکر کن
پاسخ:
ممنون مداد رنگی عزیز :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">