روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

چهارده دی ای که گذشت..

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۲۵ ق.ظ

روز تولدم بود.

سال پیش، آنقدر داغ مان تازه بود که تولد برایم معنای دیگری داشت.. ازوجودم خجالت می کشیدم. و مدام سوالم این بود که تا حالا چکار کردم؟ چطور آدمی بودم..شهادت سردار خیلی تکانم داد..

امسال هم دست کمی از سال قبل نداشت. اتفاقات اخیر، اولین سالگرد سردار و وفات علامه مصباح، شهید فخری زاده و .. حال و هوایم را عوض کرده بود.. مدام اشک هایم سرازیر میشد و دلم برای این مرد بزرگ، برای سردار عزیز خیلی تنگ بود..

شب همسرجان زحمت کشید و تدارک تولد را دیده بود و فردا هم خانواده ی خودم. هدیه ها حسابی مرا برد به فضایی که دلتنگش بودم و واقعا از دیدن شان شگفت زده شدم..

چهارده دی ۹۹ هم گذشت.. و من برای تک تک ثانیه های عمرم باید حساب پس بدهم.. دستم را بگیر..

  • بنتُ الهدی

دلتنگ توام..

چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۲ ق.ظ

مدتی ست،

نه گریه

نه غر

نه دعوا

هیچ کدام آرامم نمی کند..

در سکوت شب..

می نشینم با خدا حرف میزنم.

خیلی راحت..

خیلی صمیمی..

گاهی اشک هایم می ریزند..

گاهی شرمم می شود از یک چیزهایی گله کنم..

گاهی امیدم پررنگ میشود..

و همیشه،

حالم خوب.

.

دلم اعتکاف میخواهد..

سه روز در مسجد..

بی خیال دنیا و مصیبت هایش..

در بغل خود خدا..

در حال عبادت..

آخ که چقدر می چسبد..

  • بنتُ الهدی