روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

چهارده دی ای که گذشت..

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۲۵ ق.ظ

روز تولدم بود.

سال پیش، آنقدر داغ مان تازه بود که تولد برایم معنای دیگری داشت.. ازوجودم خجالت می کشیدم. و مدام سوالم این بود که تا حالا چکار کردم؟ چطور آدمی بودم..شهادت سردار خیلی تکانم داد..

امسال هم دست کمی از سال قبل نداشت. اتفاقات اخیر، اولین سالگرد سردار و وفات علامه مصباح، شهید فخری زاده و .. حال و هوایم را عوض کرده بود.. مدام اشک هایم سرازیر میشد و دلم برای این مرد بزرگ، برای سردار عزیز خیلی تنگ بود..

شب همسرجان زحمت کشید و تدارک تولد را دیده بود و فردا هم خانواده ی خودم. هدیه ها حسابی مرا برد به فضایی که دلتنگش بودم و واقعا از دیدن شان شگفت زده شدم..

چهارده دی ۹۹ هم گذشت.. و من برای تک تک ثانیه های عمرم باید حساب پس بدهم.. دستم را بگیر..

  • ۹۹/۱۰/۱۹
  • بنتُ الهدی

نظرات  (۲)

  • آقای گوارا
  • هععععی ....

    وقتی خودتو برای یک شادی آماده می کنی ، ولی یهویی یه غم بزرگ به سراغت میاد که اصصصصلا انتظارشو نداشتی ...

    پاسخ:
    بله اینم از امتحانات خداست که شاید ما از حکمتش سردرنیاریم..
    +نیستید جناب..؟
  • آقای گوارا
  • یه مدت رفته بودم توییتر ولی خیلی خوشم نیومد . هیچ جا بیان نمیشه واقعا

    پاسخ:
    بله درسته فضای وبلاگ با اینستا و تویتر و .. کاملا متفاوته.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">