روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود..

يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۵۱ ب.ظ

چند روزی ست که پرت شده ام به دوران نوجوانی.. زمانی که خودم بودم و خودم. آن وقت ها تنها چیزی که معیار تصمیم گیری ام بود " حال " ام بود.. یک روز غرق کتاب و تست و کنکور بودم و فردایش دلم میخواست فقط زل بزنم به پرده ی حریر گل صورتی اتاقم و بازی نور را تماشا کنم. خودم را به خرید اولین گل نرگس سال دعوت میکردم و از دکه ی روبرو همشهری داستان میخریدم. بلوز چهارخانه و گوشواره های لنگه به لنگه را انتخاب میکردم!

راستی.. چقدر عوض شدم.. چقدر معیار انتخاب هایم تغییر کرده..

یک تغییراتی را دوست دارم، اما.. راستش بیشترش را نه!

من خودم را درگیر تصوری کردم که اصلا شبیه من نبود و آنقدر از این تصویر ذهنی که نمیدانم دقیقا از کجا الگو شد، تقلید کردم که الان دلم برای آن زمان های خودم تنگ شده.

من هنوز هم دلم پر میکشد برای ظرفهای سفالی. برای بوی عود و شمع هایی که شبها روشن کنم. من لباس های ساده و تک رنگ قبل را میخواهم. حتی از نوشته های اینجا هم حالم به هم میخورد! این روزمره نویسی عامیانه ام را دوست ندارم. یاد بلاگفا و پست هایی که ساعتها برایشان وقت میگذاشتم، یاد وسواسم در انتخاب کلمات بخیر .. 

باید فکری به حال خودم بکنم. مدت هاست کتاب شعرهایم خاک میخورند.. مدت هاست خودم را گم کردم.. من باید یک بخش هایی از خودم را به خودم برگردانم..

  • بنتُ الهدی

تربیت

چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۱۳ ب.ظ

برنامه ی مامان ها، همونیه که هرروز پیگیرش هستم وتحت هیچ شرایطی از دستش نمیدم. همونی که صداش تو کل خونه میپیچه و منو میخکوب میکنه.

دیروز صحبت بسیار بسیار جالب انگیزناکی داشتن با موضوع اختلاف پدر و مادر ها در تربیت بچه ها.

مثلا مادری که میگفت یک شب همسرم با یک تبلت هدیه برای پسر سه ساله مون به خونه اومد درحالیکه من لااقل تا زیر دبستان تصورشم نمیکردم این وسیله رو دست بچم بدم!

یا مادری که میگفت من صرفا خلاقیت فرزندم برام مهمه حالا چه با ادامه تحصیل چه نه ولی همسرم دوست داره بچه مون تحصیلات عالی داشته باشه.

یا حتی مثال خیلی ساده ای مثل دادن پستونک یا ندادنش.

دو تا بحث بود.

یکی وجود اختلاف.

یکی نحوه مدیریت و حل اون.

اون چیزی که برای خودم مدتی مسئله شده بود، اولی بود. من مدام روی اختلاف نظرمون زوم میکردم و بنظرم ما نقاط مشترک مون رو از دست داده بودیم و تفاهم نداشتیم و این غصه داشت منو نابود میکرد! در این حد که فکر میکردم با این حجم از اختلاف نمیتونیم ادامه بدیم!!!

دیدن برنامه دیروز خیلی برام خوب بود. فهمیدم که همه ی زوج ها این مشکلات و اختلاف نظرها رو دارن و این یک چیز طبیعیه.

خیلی آرامش گرفتم. 

مبحث دوم هم نحوه برخورد با این اختلاف ها بود که هرگز نباید جلو چشم مستقیم بچه ها حل و فصل بشه که آسیبی نبینن. و خب هر خانواده ای یک جور اقدام به حل تفاوت ها کرده بودن. 

خلاصه اگر این برنامه رو ندیدید حتما ببینید. خیلی مفیده.

  • بنتُ الهدی