روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

استیصال

جمعه, ۳۰ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ

خیلی جدی دست گذاشته روی یکی از بزرگترین اختلاف نظرهامون و داره براش اقدامات عملی میکنه. من نمیخوام کوتاه بیام. با خودم میگم چون مشاوره شو هنوز نرفته، این حرفا رو میزنه. ولی ممکنه تصمیمش رو عوض نکنه.. اونوقت هیچ کدوم مون همنظر نیستیم و احتمالا باید مسیرمونو از هم جدا کنیم. این فکرها رو میکنم و با تصور جدایی، اشکم درمیاد. هی خودمو دلداری میدم و میگم نه همه چی درست میشه.. بعد دوباره بهش فکرمیکنم.. قرار شده بریم مشاوره و باهاش مطرح کنیم. امشب باید خودم نوبت بگیرم چون خودش هی پشت گوش میندازه. حسابی بی انرژی ام‌ و خسته از هرچی تلاشه. گاهی میگم جدا بشم و راحت کنم خودمو.. بعد هرچی خاطره داریم میاد جلو چشمم و اشکمو درمیاره.. دوباره میگم همه ی اونایی که جدا شدن همین حسو داشتن. بعد یه مدت همه چی عادی میشه لابد. میخوام به مشاور بگم اگه تهش به جایی نمیرسه هرچی زودتر بهم بگه. همین که هفت سال عمرمو پای این زندگی گذاشتم کافیه. این بچه هم خدا حتما هواشو داره‌‌. من که براش کم نمیذارم.

باید حتما این هفته مشاوره رو بریم. منم حرف دارم. این ماه تولد پدر و دختره و من عین احمق ها دارم فکرمیکنم برای تولدش یه جشن خاص و زیبا بگیرم :| آره دوستش دارم. مخصوصا از وقتی دارو میگیره و خیلی عوض شده، و این بیشتر از همه اذیتم میکنه..

  • ۰۱/۱۰/۳۰
  • بنتُ الهدی

نظرات  (۳)

دیگه حتی یه قدم هم از خودت کوتاه نیا 

به خودت برس 

به علاقمندی هات 

استعداد هات 

اگه قراره زندگیتون نگه داشته بشه از این به بعد اونه که باید دست به کار شه وگرنه حرفی با هم ندارید 

بهترین راه بی خیالیه 

حتی همین نوبت مشاور رو اینقد نکیر که خودش به فکر بیوفته و بگیره 

مطمئن باش وقتی تو دیگه تو قایق زندگی مشترکشون پارو نزنی 

و ببینه که قایق بدون مقصد رو آب مونده 

اون پارو ها رو بر می داره و ادامه می ده

خیلی وقتا بهترین کار هیچ کاری نکردنه 

مطمئن باش :)

پاسخ:
سلام. ممنونم که برام نوشتید.
خیلی مصمم مشغول کارم هستم در حال حاضر‌.
اون بنظر خودش داره بهترین تصمیم رو برای زندگی مون میگیره ولی من باهاش مخالفم و نمیخوام اجازه بدم بدون رضایت من تصمیم بگیره.
راستش نوبت رو باید بگیرم برای خودمم که شده.. و دکترش هم تاکید داشت که حتما بره.
من میخوام به یه سمت پارو بزنم، اون به یه سمت دیگه! دقیقا برخلاف هم

می خواد جدا بشین؟

آقا مردا عقل ندارن ها😐 فکر نکن عقل دارن

پاسخ:
نه نمیخواد
بنظرم دیگه زیادی بزرگش کردید :)) 

برای همون دو خط آخر همه‌ی سختیها رو به جون بخر تا بعدها به خودت بدهکار نباشی عزیزم... این خیلی مهمه... صبوری کن،  ان‌شاءالله که نتیجه میگیری

پاسخ:
واقعا این دوست داشتنه که نمیذاره زندگی به راحتی از هم بپاشه..هرچند کافی نیست به تنهایی.. ممنونم ازت و محتاج دعا 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">