روایت های یک زندگی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

به وقت تولدش

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۵۹ ب.ظ

چهارسال پیش.. مثل امشبی.. یکی از علائم زایمان زودتر از زمانی که فکرشو میکردیم سراغم اومد و آخرای شب راهی بیمارستان شدم..در حالی که همه نگران بودن چی میشه اما واقعا لطف خدا بود که من بدون ذره ای استرس اون شب رو توی بیمارستان گذروندم و فردا ظهرش یعنی ۱۷ بهمن ۹۷ دخترجانم رو بغل گرفتم.. 

زیباترین و سخت ترین و شیرین ترین روزها رو گذروندم توی این چهارسال.‌. از سختی های روزهای اولش گرفته تا شیرینی های امروز.. کلی تجربه و رشد داشته برام‌ مادری.. از خدا میخوام کمکم کنه دخترم توی مسیر خودش قدم برداره.. 

بهم گفته کیک تولد توت فرنگی میخواد و کادوی اسباب بازی و دوست داره دوستاشم توی تولدش باشن! داریم سعی میکنیم همین کارو بکنیم :)

بینهایت خداروشکر میکنم که دارمش.. شما هم برای عاقبت بخیریش دعا کنید :)

  • ۰۱/۱۱/۱۶
  • بنتُ الهدی

نظرات  (۲)

  • صـــالــحـــه ⠀
  • تولدش مبارک! 

    ولی در درجه اول تبریک به شما که واسطه به دنیا اومدنش شدید!

    پاسخ:
    ممنونم :)

    تولد دخترت مبارک عزیزم 🌷❤️

    شاهد موفقیتش باشید :))

    پاسخ:
    ممنونم آرامش جان..
    الهی آمین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">